❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : reza
من به تنهایی هایم بسنده خواهم کرد
...
به افکارم به چشمانم و به گامهایم که بی تو ، میل به هرزگی دارند خاموشی خواهم افکند!
من به پای آن روز که قرعه عشق به نام ما خواهد افتاد، هوس هایم را به بیراهه نخواهم کشاند و رشته افکارم را، به قدرت بی همتای عشق وصله خواهم زد.
من به عشق امید دارم...
که امید دارم در شبی بارانی، از واپسین کوچه های قلبم که عمریست رنگ بی رنگی تنهایی گرفته اند، عبور خواهی کرد و با عطر نفس هایت ، وجود دوباره ای برایم خواهی ساخت.
آن شبی که دیگر بودنم،برای من واحد نخواهد بود آن شبی که به خدایمان عاشقانه لبخند خواهیم زد.
من به آن روزها امید دارم و به خاطرت، و تنها به خاطرت، در سخت ترین و دردناک ترین ثانیه ها خواهم ماند و خواهم ایستاد.
و تنها به خاطرت، این بودنم را با عشق خواهم ستود...
www.ashkbaran.loxbolg.com جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : reza
شب را سپری می کنم تا در گذر لحظه هایم، .......... نگاهم بر زیبایی نگاهت خیره گردد و من باشم و چشمان تو و اشتیاق عشق ........... از حصار افکار پریشانم می گریزم و می روم، تا به روزی که دستهایمان به هم آغوشی هم برسند تا به روزی که به بها و بهانه عشق، تنمان کنار هم آرام گیرند. ........... می روم تا در پی من گامهایم، آرزوی با تو بودن را به تصویر بکشند. www.ashkbaran.loxbolg.com
کاش من هم کسی را داشتم ........
که با بستن چشمانم .......
حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم .......
بوی نفسهایش را میشنیدم ........
کاش من هم کسی را داشتم .......
که حتی وقت نبودنم ....
عاشقم باشد ........
کاش .....
www.ashkbaran.loxbolg.com
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید: چرا چشمهایم همیشه بارانی است...!! www.ashkbaran.loxbolg.com دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, :: 12:10 :: نويسنده : reza
دوست می دارمـش … امـّـا … می تـرسم بـگویــم و بگـویـد : ” مرسـی !! ” یــا بگویـد بـه این دلـیـل و آن دلـیـل دوسـتـم نـدارد … یــا چـه می دانـم … مثـل خیـلیـهـا بگـویـد لیـاقـتـم بـیـشـتـر از این حرفـهاسـت … می تـرسـم از اینــکـه هـرچـیـزی بـگویـد جُـز : ” مــَــن هـم دوسـتت دارم … ” پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:, :: 9:21 :: نويسنده : reza
به دلتنگی هایمـــ دست نزن www.ashkbaran.loxbolg.com دروغ... چرا همه به هم دروغ میگن ؟ این دروغ باعث شده از اینکه بخوام کسی رو دوست داشته باشم خیلی بترسم شاید برای همین اینقدر تنها شدم www.ashkbaran.loxbolg.comآخرین حرف تو چیست؟ قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! در همه آوازها! حرف آخر زیباست! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
www.ashkbaran.loxbolg.com زیباستـ ... لحظه هایی که کنارم بودی ... دستانت را در دستانم میگذاشتی ... یادم نمیره لحظه هایی که میگفتی عاشقم هستی ... یادم نمیره لحظه هایی که با همه ی ساده ایش ولی هنوز تو خاطرتم هستند ... هنوزم کنار همون برکه زیبا منتظرت هستم ... برگشت یا برنگشتن تو واسم فرقی نداره ... میخوام فقط منتظر باشم ... حتی اگه نیای ... من که توی این دنیا همه چیمو باختم ... میخوام حداقل چشم انتظاری یکی باشم ... نمیدونم چیکار کردی ... اما ... میخوام منتظر تو باشم ... توی خیالم ...
این روزها
www.ashkbaran.loxbolg.com لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . .
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . .
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . .
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . .
لمس کن لحظه هایم را
. . .
تویی که نمیدانی من که هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن . . .
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 13:6 :: نويسنده : reza
عزیــزم چه زیبـا اجـــرا میکنـی ... خط به خط تمام گفتــــه هایم را... خواســـته هایم را... امــــــــــا...
امـــــا ... برای دیگری www.ashkbaran.loxbolg.comیک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : reza
اینــــــــــــ شبـــــــــ ها تنهـــــــــــــا به این می اندیشمـــــــــ کارِ من ، از این یکی بود یکی نبود ها گذشته
کاش میدیدی چگونه...
در اوج قصه نبودنت
گم شده ام www.ashkbaran.loxbolg.com آغوشتـــــــ را دوستـــــــ دارمـــــ هی غریبه هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت تنهایی م را حس نکرد ، در میان خنده های تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد
تحمل تنهایی بهتر از گدایی محبت است www.ashkbaran.loxbolg.comجمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:54 :: نويسنده : reza
مـــــــن عاشقـــانـــــه هایـــــــم را ” سکوت “ آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||
|